X
مرکز مطالعات فرهنگی تیام در تازهترین پژوهش خود با عنوان «بررسی ابعاد مقاومت دینی مردم تهران در جنگ دوازدهروزه رژیم صهیونیستی» به بررسی چگونگی واکنش مردم تهران در برابر شدیدترین حمله ترکیبی نظامی، رسانهای علیه ملت ایران پرداخته است.
سنجش میزان پایداری اعتقادی، انسجام رفتاری، بصیرت سیاسی، پایبندی اجتماعی به مرجعیت دینی و توان حفظ و بازسازی فرهنگ دینی در شرایط بحرانی است؛
این تحقیق در مهرماه امسال، یعنی سه ماه پس از پایان جنگ، انجام شده تا واکنشهای مردم در وضعیتی سنجیده شود که هیجانات جنگ فروکش کرده و جامعه به حالت روانی عادی بازگشته است. انتخاب این بازه زمانی از آن رو اهمیت دارد که در فضای پسابحران، اثرگذاری ایمان دینی و انسجام اجتماعی بدون واسطه شور احساسی نمایان میشود؛ ضمن آنکه در همین دوره، مشکلات اقتصادی از جمله تورم تشدید یافته و امکان ارزیابی واقعبینانهترِ پایداری دینی و فرهنگی مردم در برابر فشارهای مضاعف فراهم شده است.
این تحقیق با روش پیمایش انجام شده است؛ روشی که به پژوهشگر امکان میدهد نگرشها و باورهای دینی را از سطح جامعه آماری بهشکل کمی و قابل تعمیم ارزیابی کند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای علمی درباره مفهوم «مقاومت مؤمنانه» بود که دارای چهار بُعد اصلی اعتقادی ـ معنوی، بعد ولایتپذیری، بعد سیاسی ـ اجتماعی و بعد فردی ـ اخلاقی است. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه پس از ارزیابی متخصصین تأیید شد و میزان پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ ۰.۹۳۷ نشان داد که سؤالات از انسجام بسیار بالایی برخوردارند.
جامعه آماری طرح، شهروندان بالای ۱۵ سال در ۲۲ منطقه تهران را شامل میشود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و خطای معیار ۰.۰۳۲ محاسبه شد. نمونهگیری به روش خوشهای ـ تصادفی چندمرحلهای انجام گرفت تا نمای متوازن اجتماعی و فرهنگی مناطق حفظ شود. مصاحبهها به صورت حضوری، در مهرماه 1404، در بازههای زمانی متنوع طول روز، در مکانهای پر رفت و آمد، توسط افراد زبده انجام شده است.
نتایج پیمایش، فاصله چشمگیری میان «تصویر رسانهای مردم تهران» و «واقعیت آماری رفتار دینی آنان» نشان داد. دادهها حاکی از آن است که در ابعاد مقاومت دینی، سطوح بالایی از خودانگاره دینی و حس مسئولیت اجتماعی وجود دارد. به زبان سادهتر، مردم خود را نه شهروندانی منفعل، بلکه مؤمنانی کنشگر در برابر ظلم و استکبار میدانند. پژوهشگران تیام این رفتار جمعی را تجلی پدیدهای میدانند که پیشتر در بطن جامعه دینی ایران وجود داشته اما اکنون ظهور یافته و در قالب مفهوم «ایمان در میدان کنش» روایت میشود؛ مفهومی که میان باور ذهنی و عمل اجتماعی پلی برقرار میسازد. در این مدل، مقاومت نه صرفاً تصمیم سیاسی، بلکه ساحت معرفتی و تربیتی ایمان است که در لحظه خطر فعال میشود. دادههای بهدستآمده گویای آن است که دینداری مردم تهران در بطن بحران، از سطح مناسک فردی فراتر رفته و به کنشهای جمعی همچون کمکرسانی، حضور رسانهای و دفاع از ارزشها تبدیل شده است. مرکز تیام تأکید میکند که جامعه ایرانی دارای سازوکار درونی برای بازتولید معنا و همبستگی است؛ سازوکاری که در سه سطح عمل میکند: ترمیم اتحاد اجتماعی، احیای کرامت جمعی و بازتعریف پیوند ملی ـ دینی. این ساختار درونی سبب شده ایران بتواند در برابر جنگ شناختی دشمن ایستادگی کند و ایمان به مثابه نیروی معنابخش اجتماعی ظاهر شود.
در پایان تأکید میشود که بازنگری جدی در شیوههای سنجش دینداری در ایران ضرورتی اجتنابناپذیر است و باید شاخصهایی تازه با محورهای «ایمان مقاومتی»، «مسئولیت الهی» و «وفاداری به عهد معنوی جامعه» طراحی و در سنجهها به کار گرفته شود. چنین شاخصهایی میتوانند به سیاستگذاران فرهنگی کمک کنند تا لایههای واقعی ایمان و مقاومت اجتماعی ایرانیان را بهدرستی شناسایی کنند؛ لایههایی که در روزهای بحران، فعالتر و آشکارتر میشوند و اگرچه در زندگی روزمره کمتر دیده میشوند، اما همواره نقشی بنیادین در حفظ انسجام ملی و نمادهای فرهنگی جامعه ایفا میکنند.